تولــــد ۶ سالگی
دختر عزیزم بیستم مردادماه امسال مامان برات یه سوپرایز داشت که میدونستم خیــــــــلی خوشحالت میکنه. از قبل بهت گفته بودم امسال باید بین جشــن تولد و شهربازی که خیلی دوست داشتی یکی رو انتخاب کنی . انتخاب برات سخت بود ولی بالاخره شهربازی رو انتخاب کردی ولی بشرط گرفتن کادوهای انتخابی خودت از من و بابایی ... در اصل نمیخواستم تولدت بدون کیک و فوت کردن شمع بگذره . واسه همین فقط با بابایی درمیون گذاشتم و چون خودت عاشق غافلگیری و سوپرایز هستی خواستم حسابی سوپرایز شی. همون روز تولدت کلاس آیمت داشتی . فقط با خانم معلم و مامانی های دوستات هماهنگ کردم و البته با خاله مهناز. بابامحمد تو رو رسوند کلاس و قبلش واسه صدمین بار سفارش کردی که "مامان من که رفتم کل...
نویسنده :
فاطمه مامان
14:22